معنویت سکولار
مطلب دوم شماره دوم نشریه شذرات را در ادامه مطلب بخوانید
یا از اینحا دانلودش کنید
معنویت سکولار
مطلب دوم شماره دوم نشریه شذرات را در ادامه مطلب بخوانید
یا از اینحا دانلودش کنید
حمایت از کار و سرمایه غیر ایرانی!!!
مطلب اول نشریه شذرات در شماره دوم را در ادامه مطلب بخوانید
یا دانلودش کنید
- وقتی شماره قبل « شذرات» منتشر شد، خبر رسید که ظاهراً برخی مسؤولان مورد انتقاد واقع شده، تصمیم دارند از « شذرات» شکایت کنند. و نیز ظاهراً بهانه شکایتشان نیز این بوده است که چرا نشریه را، قبل از چاپ برای بازبینی به مسؤولان ندادهاید؟
بد نبود این مسؤولان، یک نگاهی هم به آیین نامه نشریات میانداختند. خصوصاً قسمت حقوق نشریات دانشگاهی. در بند دو از ماده 27 نوشته شدهاست:
«هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقالهای در صدد اعمال فشار برنشریات برآید یا به سانسور و کنترل محتوای نشریات مبادرت بورزد».
ما چون از بند قانونی مزبور اطلاع داشتیم، با خیال راحت شماره قبل را منتشر کردیم و آن را برای تأیید نیز به هیچ کس ندادیم. تنها طبق وظیفه قانونی ده نسخه از آن را به دبیرخانه امور نشریات دادیم. اما ظاهراً برخی مسؤولان خیلی از قوانین مطلع نیستند.
- هنوز چهل و هشت ساعت از زدن پارچهنوشتههای طرح «خیزش» نگذشته بود که متوجه شدیم پارچههایمان را کندهاند. بعد از پرس و جوهای فراوان معلوم شد که بعله، علت کندهشدن پارچهها این بوده است که ظاهراً برخی مسؤولان از نام طرح«خیزش» خوششان نیامده بودهاست و دستور دادهاند که پارچهها از سطح دانشگاه جمعآوری شود! بالاخره با وساطت و همکاری انتظامات توانستیم پارچهها را پس بگیریم. بازم به مرام مسؤول انتظامات.
- ان شاء الله تصمیم داریم بین الترمین یک «اردو مشهد» هشتاد نفره ببریم. فعلاً پیگیر گرفتن مجوز اردو و هماهنگکردن محل اسکان و ... هستیم. دعا کنید کارها جفت و جور شود.
- نمایشگاه کتاب « خیزش اندیشه» با 50 درصد تخفیف، در ساختمان کتابخانه مرکزی منتظر قدوم شماست. در جریان آماده کردن نمایشگاه، دوستان بسیج دانشجویی هم کمکهایی به ما کردند. خدا خیرشان دهد و ان شاء ا.. جبران کنیم.
- جلسه «داوود احمدی نژاد» روز چهارشنبه هفته پیش در تالار 8 برگزارشد. موضوع جلسه بحث آشنای «جریان انحرافی» بود. آقا داوود معتقد بودند که مشایی یک جریان انحرافی است و از این حیث در نقطه مقابل برادرشان(محمود) قرار داشتند. وقتی از ایشان پرسیدیم که دلیلتان برای اینکه «مشایی» جریان انحرافیست، چیست؟ گفتند:«حالا بر فرض ما (داوود احمدینژاد) اشتباه کرده باشیم، آیا آیت الله مصباح هم اشتباه کردهاند؟»
ما هم متقابلاً یک سؤال از ایشان داشته و داریم و آن این است که آیا امکان ندارد که حضرت آیت الله مصباح در این مورد خاص اشتباه کرده باشند؟ اما چه کنیم که متأسفانه آقا داوود بدون آنکه در جلسه بمانند و پاسخگوی سؤالات ما و سایر دوستان باشند، بعد از دو تریبون آزاد، جلسه را در میان بهت و حیرت بچهها، ترک کردند! بگذریم از اینکه اصلاً به عقیده ما، موضوع «جریان انحرافی» یک مسأله فرعی است و توجه به آن موجب اتلاف وقت است.
- به خبری که هم اینک به دستمان رسید توجه فرمایید:
تشکل دانشجویی آرمان برگزار میکند:
طرح آموزش آیین نامههای «هیأت نظرات بر تشکلها»، «هیأت نظارت بر کرسیها» و «کمیته نظارت بر نشریات دانشجویی».
ویژه مسؤولان دانشگاه
ظرفیت محدود است. ضمناً برای بالا بردن کیفیت آموزشی برنامه، به صورت یک هفته در میان، از مطالب تدریس شده «کوییز» گرفته خواهد شد!
- در جلسه شورای مشورتی دانشگاه وقتی سخن از «رتبه علمی» دانشگاه به میان آمد بحث و حرفهایی میان حضار شکل گرفت. کاش یک نفر این سؤال را میپرسید که رتبه صنعتی در امر «آزاداندیشی» چقدر است؟ نمیدانیم اصلاً کسی نگران این مسأله هست یا نه؟
- خواهری به خواهران آرمان گفته بود: صحبتهای «آقا» در باب آزادندیشی خطاب به تشکلها بوده است. چرا شما آرمانیها این سخنان را در صحن علنی دانشگاه نصب کردهاید!
خداییش این یکی، از اون حرفها بودها!
- در جریان آماده کردن نمایشگاه کتاب، طبق معمول سر و کارمان با سیستم اداری دانشگاه افتاد. جایتان خالی حسابی اشکمان را درآوردند. اخیراً بچه های آرمان به این نتیجه رسیدهاند که هر وقت خواستند کسی را نفرین کنند بگویند: خدا سر و کارت را با سیستم اداری دانشگاه بیاندازد!
- هرچقدر به این در و اون در زدیم نتوانستیم کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» شهید آوینی را به نمایشگاه کتاب برسانیم. این هم از مظلومیتهای سید مرتضی است که کتابهایش هم مظلوم است و تجدید چاپ نمیشود. اگر کسی قصد خواندن «توسعه و مبانی» را دارد ما تا آنوقت «تمدن زایی شیعه» استاد طاهرزاده را پیشنهاد میکنیم. این کتاب از نظر نوع نگاه، زبان و نحوه پرداختن به مسأله بسیار به «توسعه و مبانی غرب» نزدیک است. البته امیدواریم دوباره یک عده نگویند آرمانیها فلانی را مقتدای اندیشهشان قرار دادهاند!
- وبلاگ آرمان هم بالاخره راه افتاد. میتوانید با بازدید از آن، از آخرین اخبار و نوشتهها و برنامههای آرمان مطلع شوید. آدرس وبلاگ :
www. armaniut.blog.ir
ضمناً نظر هم یادتان نرود.
- آمدهایم تا «خاری» باشیم در «چشم» تمدن غرب. همان گونه که این تمدن چون«استخوان»ی در «گلوی» انقلاب اسلامی فرو رفتهاست.
و من الله التوفیق
اکنون در همه جای دنیا، نظام تعلیم و تربیت، تقلیدی از مغرب زمین است و هیچ کس حتّی کوچکترین تردیدی به خود راه نمیدهد که مبادا این سیستم آموزش، بر محور تکامل و تعالی روحی و اخلاقی انسان پایه گذاری نشده باشد. اصلاً فرصت یک چنین سوالی پیش نمیآید. چرا که هیچ کس در لزوم توسعه با شیوههای معمول تردید ندارد و نظام آموزش غربی نیز بر همین مبنا برنامهریزی شده است؛ توسعهی اقتصادی با شیوههای نوینی که بعد از انقلاب صنعتی معمول گشته است.
توضیح: ادعای حقوق بشر تمدن غرب، گوش همگان را کَر کردهاست. اما این تمدن خود، سر سوزنی از انسانیت بویی نبردهاست. اگر امروز موشکهای کروز آمریکا، افغانستان و عراق را به تلی از خاک مبدل کردهاست، دیروز نیز اجداد اروپایی عمو سام، مردم آسیا وآفریقا را به خاک و خون میکشیدند. مدرنیته از «حقوق بشر» دم میزند اما جز مردم مو بلوند و چشم آبی سایرین را مصداق کلمه «بشر» نمیداند. آنچه در ادامه میآید برگی از تاریخ تمدن سراسر توحش مدرنیته است!
- قبل از چاپ مقاله «چه کسانی مانع آزاداندیشی هستند» با رییس دانشگاه، حضوراً صحبت کردیم و انتقاداتمان را گفتیم. این بار گفتیم اول صحبت کنیم بعد نقد علنی. تا کسی نگوید چرا اول با خودشان صحبت نکردید.
- جملات طرح «خیزش» بازخوردهای جالبی داشت. اکثر بچهها تشکر کردند. بعضی هم میگفتند، نکند «آرمان» میخواهد «انقلاب» کند.
- یکی از دوستان میگفتند ما میدانیم که منظورتان از جملههای طرح «خیرش» ما هستیم. عجب زمانهای شدهاست. صحبتهای رهبر انقلاب را نیز نمیتوان بیان کرد، چرا که به برخی برمیخورد. واقعاً به این حرفها چه جوابی میشود داد؟
- در چند روز گذشته این اطلاعیه در سطح دانشگاه دیدهشده است:
دبیرخانه طرح رفعت برگزار مینماید:
مسابقات fifa 2011
جوایز نفرات برتر:
نفر اول: پانصد هزار ریال
نفر دوم : چهارصد هزار ریال
نفر سوم: سیصد هزار ریال
. ثبت نام: دوشنبه 21 الی چهارشنبه 23 آذر ماه. ویژه دانشجویان جدیدالورود، ظرفیت محدود.
بدون شرح!
- آقا جان انصافاً بچههای «نشریه گپ» خوب مینویسند. نوشته بودند «آرمان: [صدای ضعیفی به گوش میرسد]». خداییش خودمان هم از ته دل خندیدیم. دمتون گرم. انتقادتان هم وارد بود.
- میخواستیم جوابیه «استاد رهبر» را خودمان چاپ کنیم. چندین بار نیز با استاد تماس گرفتیم. حتی مدیر مسؤول«شذرات» حضوراً به درب منزل حاج آقا رفتند تا اگر ایشان مطلبشان آماده است خودمان چاپ کنیم،اما ظاهراً استاد صلاح دیدند که متن نوشتهشان را برای چاپ به نشریه «باران» بدهند. با این حال ما کماکان، آماده چاپ مطالب و توضیحات استاد هستیم.
- ان شاء الله قرار است هفته آینده یک نمایشگاه کتاب بگذاریم. امیدوارم این دفعه مسؤولان نگویند ما «ضرورتی» نمیبینیم «نمایشگاه کتاب»، در دانشگاه برگزار شود. آقا اصلاً مسؤولان بیایند یک کاری بکنند. یک لیستی از کارهایی که ضرورت دارد در دانشگاه انجام شود را به ما و بقیه تشکلها بدهند که نیاز نباشد ما این قدر سر کارهای غیر ضروری وقت بگذاریم وپیگیری ادارای کنیم.
_ آقا جان زمانه خیلی بدی است. آدم برای هر کار بزرگ و کوچکی باید از ده نفر اجازه بگیرد. ماجرا از این قرار بود که آرمان در سالهای گذشته با نظر مساعد هیأت نظارت بر تشکلها و نیز نهاد رهبری، یک بُرد در مسجد علم کرده بود. مسؤول شواری مسجد گفتند برای یکنواخت شدن فضای مسجد، همه بردها یک شکل باشند. قرار شد آرمان بُرد خود را بردارد و در مقابل به همه تشکلها برد یکسان داده شود. طرح خوبی بود. ما نیز استقبال کردیم. اما بعد خبر رسید که انگار برای زدن مطلب در بُرد خودمان باید با شورای مسجد هماهنگ کنیم. نمیدانستیم چه واکنشی باید نشان میدادیم. برادر! نمیشود بُرد ما را پس بدید؟ (این کلاممان، «ناخواسته»! مانند شعارهای اصحاب فتنه سبز اموی شد!)
- برخی برادران حزبالله میگفتند آیا بهتر نبود پیش از چاپ مقاله «سخنی با استاد علی رهبر»، ابتدا با ایشان حضوراً صحبت میکردید؟ روی حرف دوستان فکر کردیم، دیدیم پیشنهاد بدی هم نبودهاست ها! ولی ای کاش استاد علی رهبر هم قبل از سخنرانی در مسجد، اول به طور خصوصی با آن عده که یک نفر را مقتدای اندیشه خودشان قرار دادهاند، صحبت میکردند!
- ظاهراً یکی، دو نفر میخواستهاند از آرمان بابت چاپ نشریه هفته قبل شکایت کنند. و باز هم ظاهراً این افراد با پا درمیانی برخی بزرگترها از این کار منصرف شدهاند. ما عاجزانه خواهش میکنیم که بروند شکایت کنند تا بلکه ما را تعلیق کنند. راستش را بخواهید خیلی وقت است برخی از اعضای آرمان موفق به دیدن اساتیدشان نشدهاند! راستی یک مطلب مهم! آیا شما از هر کس که مانند شما فکر نمیکند، شکایت میکنید؟ بابا این روحیه آزاداندیشیتان ما را کشته است!
- به برادر دهقانی گفتیم، آقا جان بعضی مسؤولان میگویند که ایشان (دهقانی) نمیتواند از انقلاب اسلامی در برابر آقای نعمتی دفاع کند! آقای دهقانی یک نگاهی کردند و گفتند: به آنها بفرمایید «کار پاکان را قیاس از خود مگیر»!
- برادر «حامد جعفری» در اقدامی تحسینبرانگیز، سخنان آقای دهقانی در نشریه «قیام» را نقد کردند. نقد ایشان در برد مسجد نصب شده بود. آقای دهقانی نیز متقابلاً به ایشان پاسخی مبسوط دادند که در برد آرمان واقع در مسجد منعکس شد. به نظر ما یکی از راههای خوب ترویج آزاداندیشی در برههای که مسؤلان خود را معیار تشخیص «ضرورتها» میدانند، همین قالب مکتوب است. کوچکترین فایده مقاله «سخنی با استاد علی رهبر»، همین بود که فضای گفتوگو را میان حزبالله احیاء کرد. بگذریم از این نکته که برخی دوستان مذهبی، بر سر ما داد میزدند که چرا این مقاله را چاپ کردهایم. ای کاش آنها نیز روش برادر جعفری را در پیش میگرفتند.
- یک مصاحبه خواندنی با استاد مطیع پیرامون بحث «غرب» گرفتهایم. میخواستیم در همین شماره، آن را چاپ کنیم. اما مسؤلان دانشگاه با آزاداندیشیای که از خود نشان دادند، موجب تغییر برنامه ما شدند. ان شاء الله در شماره بعد منتظر خواندنش باشید.
_ شماره قبل را با نام «قیام» چاپ کردیم. بلافاصله گلایه و اعتراضها شروع شد، که چرا نشریهای که مدیر مسؤلش فارغ التحصیل شده است را چاپ کردهاید؟ هر چقدر میگفتیم برادر! ما قبل از چاپ نشریه، از مدیریت امور فرهنگی، پیرامون امکان چاپ «قیام»، پرس و جو کردهایم و آنها نیز چاپ «قیام» را بلامانع اعلام کردهاند، به خرج کسی نمیرفت.
آقا جان ما که مرض نداریم کار غیرقانونی کنیم، اگر میدانیستیم چاپ «قیام» با مشکل قانونی مواجه است،شماره قبل را نیز با نام «شذرات» منتشر میکردیم.
_ تصمیم گرفتیم برای اینکه آمار خوانندگان نشریات «آرمان» بیشتر شود، یک فکری کنیم. یکی از دوستان پیشنهاد داد این جمله را بعدالتحریر بنویسیم: خواندن هر شماره از نشریات « تشکل دانشجویی آرمان»
یک امتیاز دارد!
و من الله التوفیق
برای تحلیل وضعیت سیاسی دانشگاه، سراغ خود بچههای دانشگاه رفتیم. چند سؤال از آنها پرسیدیم. ابتدا متن سؤالات را خواهید خواند و سپس جوابهای آنها.
1. فضای سیاسی دانشگاه را چقدر فعال و پویا میدانید؟
2. برخی مسؤولان اعتقاد دارند که این نوع جلسات چندان ضرورتی ندارد. نظر شما چیست؟
3. بعضی از مسؤولان معتقداند. آزاداندیشی موجب آشفتهشدن فضای دانشگاه میشود نظر شما در این مورد چیست؟
4. برخی مسؤولان اعتقاد دارند افرادی که مد نظر آنهاست باید دعوت شوند، نه آنهایی که تشکلها مد نظر دارند. نظر شما چیست؟
5. برخی مسؤولان اعتقاد دارند در کرسیها، فقط باید دانشجویان دانشگاه شرکت داشته باشند. نظر شما چیست؟
( برای خواندن مطلب به صورت کامل، بر ادامه مطلب کلیک کنید)