- وقتی شماره قبل « شذرات» منتشر شد، ‌خبر رسید که ظاهراً برخی مسؤولان مورد انتقاد واقع شده، تصمیم دارند از « شذرات»  شکایت کنند. و نیز ظاهراً بهانه شکایت‌شان نیز این بوده است که چرا نشریه را، قبل از چاپ برای بازبینی به مسؤولان نداده‌اید؟

 بد نبود این مسؤولان، یک نگاهی هم به آیین نامه نشریات می‌انداختند. خصوصاً قسمت حقوق نشریات دانشگاهی. در بند دو از ماده 27  نوشته شده‌است:

«هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله‌ای در صدد اعمال فشار برنشریات برآید یا به سانسور و کنترل محتوای نشریات مبادرت بورزد».

 ما چون از بند قانونی مزبور اطلاع داشتیم، با خیال راحت شماره قبل را منتشر کردیم و آن را برای تأیید نیز به هیچ کس ندادیم. تنها طبق وظیفه قانونی ده نسخه از آن را به دبیرخانه امور نشریات دادیم. اما ظاهراً برخی مسؤولان خیلی از قوانین مطلع نیستند. 


 - هنوز چهل و هشت ساعت از زدن پارچه‌نوشته‌های طرح «خیزش» نگذشته بود که متوجه شدیم پارچه‌هایمان را کنده‌اند. بعد از پرس‌ و‌ جوهای فراوان معلوم شد که بعله، علت کنده‌شدن پارچه‌ها این بوده است که ظاهراً برخی مسؤولان از نام طرح«خیزش» خوش‌شان نیامده بوده‌است و دستور داده‌اند که پارچه‌ها از سطح دانشگاه جمع‌آوری شود! بالاخره با وساطت و همکاری انتظامات توانستیم پارچه‌ها را پس بگیریم. بازم به مرام مسؤول انتظامات.

 

- ان شاء الله تصمیم داریم بین الترمین یک «اردو مشهد» هشتاد نفره ببریم. فعلاً پیگیر گرفتن مجوز اردو و هماهنگ‌کردن محل اسکان و ...  هستیم. دعا کنید کارها جفت و جور شود.

  

- نمایشگاه کتاب « خیزش اندیشه» با 50 درصد تخفیف، در ساختمان کتابخانه مرکزی منتظر قدوم شماست. در جریان آماده کردن نمایشگاه،‌ دوستان بسیج دانشجویی هم کمک‌هایی به ما کردند. خدا خیرشان دهد و ان شاء ا.. جبران کنیم.


- جلسه «داوود احمدی نژاد» روز چهارشنبه هفته پیش در تالار 8 برگزارشد. موضوع جلسه بحث آشنای «جریان انحرافی» بود.  آقا داوود معتقد بودند که مشایی یک جریان انحرافی است و از این حیث در نقطه مقابل برادرشان(محمود) قرار داشتند. وقتی از ایشان پرسیدیم که دلیل‌تان برای اینکه «مشایی» جریان انحرافی‌ست، چیست؟ گفتند:«حالا بر فرض ما (داوود احمدی‌نژاد) اشتباه کرده باشیم، آیا آیت الله مصباح هم اشتباه کرده‌اند؟»

ما هم متقابلاً یک سؤال از ایشان داشته و داریم و آن این است که آیا امکان ندارد که حضرت آیت الله مصباح در این مورد خاص اشتباه کرده باشند؟ اما چه کنیم که متأسفانه آقا داوود بدون آنکه در جلسه بمانند و پاسخ‌گوی سؤالات ما و سایر دوستان باشند، بعد از دو تریبون آزاد، جلسه را در میان بهت و حیرت بچه‌ها، ترک کردند! بگذریم از اینکه اصلاً به عقیده ما، موضوع «جریان انحرافی» یک مسأله فرعی است و توجه به آن موجب اتلاف وقت است.


- به خبری که هم اینک به دست‌مان رسید توجه فرمایید:

تشکل دانشجویی آرمان برگزار می‌کند:

طرح آموزش آیین نامه‌های «هیأت نظرات بر تشکل‌ها»، «هیأت نظارت بر کرسی‌ها» و «کمیته نظارت بر نشریات دانشجویی».

ویژه مسؤولان دانشگاه

ظرفیت محدود است. ضمناً برای بالا بردن کیفیت آموزشی برنامه، به صورت یک هفته در میان، از مطالب تدریس شده «کوییز» گرفته خواهد شد!

 

- در جلسه شورای مشورتی دانشگاه وقتی سخن از «رتبه علمی» دانشگاه به میان آمد بحث و حرف‌هایی میان حضار شکل گرفت. کاش یک نفر این سؤال را می‌پرسید که رتبه صنعتی در امر «آزاداندیشی» چقدر است؟ نمی‌دانیم اصلاً کسی نگران این مسأله هست یا نه؟

   

 - خواهری به خواهران آرمان گفته بود: صحبت‌های «آقا» در باب آزادندیشی خطاب به تشکل‌ها بوده است. چرا شما آرمانی‌ها این سخنان را در صحن علنی دانشگاه نصب کرده‌اید!

خداییش این یکی، از اون حرف‌‌ها بود‌ها!

 

- در جریان آماده کردن نمایشگاه کتاب،‌ طبق معمول سر و کارمان با سیستم اداری دانشگاه افتاد. جایتان خالی حسابی اشکمان را درآوردند. اخیراً بچه ‌های آرمان به این نتیجه رسیده‌اند که هر وقت خواستند کسی را نفرین کنند بگویند: خدا سر و کارت را با سیستم اداری دانشگاه بیاندازد!

 

- هرچقدر به این در و اون در زدیم نتوانستیم کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» شهید آوینی را به نمایشگاه کتاب برسانیم. این هم از مظلومیت‌های سید مرتضی‌ است که کتاب‌هایش هم مظلوم است و تجدید چاپ نمی‌شود. اگر کسی قصد خواندن «توسعه و مبانی» را دارد ما تا آن‌وقت «تمدن زایی شیعه» استاد طاهرزاده را پیشنهاد می‌کنیم. این کتاب از نظر نوع نگاه،‌ زبان و نحوه پرداختن به مسأله بسیار به «توسعه و مبانی غرب» نزدیک است. البته امیدواریم دوباره یک عده نگویند آرمانی‌ها فلانی را مقتدای اندیشه‌شان قرار داده‌اند!


- وبلاگ آرمان هم بالاخره راه افتاد. می‌توانید با بازدید از آن، از آخرین اخبار و نوشته‌ها و برنامه‌های آرمان مطلع شوید. آدرس وبلاگ :

www. armaniut.blog.ir

ضمناً نظر هم یادتان نرود.

 

- آمده‌ایم تا «خاری» باشیم در «چشم» تمدن  غرب.  همان گونه که این تمدن چون«استخوان»ی در «گلوی»  انقلاب اسلامی فرو رفته‌است.


و من الله التوفیق