آشنایی نگارنده با استاد علی رهبر، به سال 82 برمی‌گردد. زمان ورود به دانشگاه صنعتی و درس معارف یک. کلاس استاد علی رهبر شیرین و آموزنده و مایه تذکر قلب بود. در سال‌های بعد نیز سعی می‌کردم از منبرهای ایشان در مسجد دانشگاه استفاده کنم.
اما اخیراً‌  فایلی صوتی از سخنان استاد علی رهبر در مسجد دانشگاه صنعتی شنیدم. استاد رهبر در این سخنرانی(مورخ 28 آبان) پیرامون «نحوه رجوع به اساتید»، «‌جایگاه غرب‌شناسی»، «خطر انحراف فکری» و ... صحبت کرده‌بودند. صحبت‌های بیست و اندی دقیقه‌ای استاد، حاوی نکات سؤال‌برانگیز بسیاری بود که اکنون مجال بحث از همه آنها نیست. اما یک مطلب بسیار مهم در سخنان ایشان وجود داشت که چشم‌پوشی از آن میسر نبود و آن نحوه برداشت استاد رهبر از قرآن بود. در این سخنرانی استاد رهبر پیرامون آیه شریفه 33 از سوره مبارکه الرحمن، نکاتی را مطرح فرموده‌بودند.
« یا معشر الجن و الانس ان استطعتم أن تنفذوا من اقطار السماوات و الارض فانفذوا لاتنفذون الا بسلطان»
 استاد رهبر در تفسیر این آیه، به صراحت مدعی بودند که منظور از تعبیر «سلطان»، «تکنولوژی» است.  سعی کردم در سخنان استاد دقیق شوم تا دریابم آیا ایشان در تفسیر خود و تطبیق «سلطان» بر «تکنولوژی»، دلیلی نیز دارند یا خیر؟ اما متأسفانه ایشان هیچ دلیلی بر این تفسیر ذکر نفرمودند. برای آنکه مطمئن شوم که آیا تفسیر ایشان از آیه درست است یا نه، به تفسیر گرانقدر المیزان رجوع کردم. علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه که ظاهراً استاد علی رهبر نیز به ایشان تعلق خاطر دارند، در تفسیر آیه فوق چنین می‌فرمایند:
«خطاب به گروه جن و انس در این آیه شریفه به طوری که از سیاق استفاده می‌شود از خطابهای روز قیامت است، و خطابی است تعجیزی[عجز کسی را به رخ او کشیدن]، ‌یعنی می‌خواهد بفرماید: روز قیامت هیچ کاری نمی‌توانید بکنید. و مراد از استطاعت، قدرت، و مراد از نفوذ در اقطار، ‌فرار از کرانه‌های محشر است؛ چون کلمه اقطار جمع قطر است که به معنای ناحیه است. معنای آیه این چنین است:
ای گروه جن و انس در ضمن باید دانست اینکه جن را جلوتر از انس آورد، برای این بود که طایفه جن در حرکات سریع تواناتر از انسان است- اگر توانستید از حساب و کتاب قیامت بگریزید، ‌این شما و این نواحی آسمان‌ها و زمین،‌ ولی به هر طرف که بگریزید بالاخره به ملک خدا گریخته‌اید و شما نمی‌توانید از ملک خدا در آیید و از مؤاخذه او رها شوید. «لاتفذون الا بسلطان»- یعنی قادر به نفوذ نخواهید بود، مگر با نوعی سلطه که شما فاقد آن هستید و منظور از سلطان،‌ «قدرت وجودی» است،‌ و سلطان به معنای «برهان» و یا مطلق «حجت» است و سلطان به معنای «مَلِک» نیز هست.
بعضی از مفسرین گفته‌اند: مراد از نفوذی که در این آیه نفی شده‌ نفوذ علمی در آسمان‌ها و زمین، و دست یابی به اقطار آن دو است( و نتیجه گرفته‌اند که آیه شریفه پیش‌گویی از آینده است که روزی بشر قدرت نفوذ علمی پیدا می‌کند و به اقطار آسمان‌ها دست می‌یابد) لیکن همان‌طور که ملاحظه‌فرمودید: سیاق با این معنا سازگار نیست(چون در این آیات گفتگو درباره قیامت است و در وسط چنین گفتگویی ناگهان به مسأله‌ای از مسائل دنیا پرداختن درست به نظر نمی‌رسد.)» المیزان،‌ ترجمه موسوی همدانی،‌ جلد 19، ص 178
در ادامه برای آنکه بیشتر مطمئن شوم، به متن المیزان عربی نیز رجوع کردم که چنین نوشته بود:
و قیل: المراد بالنفوذ المنفی فی الآیه النفوذ علمی فی السموات و الارض و اقطارهما، و قد عرفت ان السیاق لایلائمه. المیزان عربی، جلد 19، ص 120


نتیجه اینکه:
اولاً‌، در آیات قبل و بعد، سخن از «معاد» و «حساب» است و معنا ندارد که به ناگاه به بحث از «تکنیک» پرداخته شود. «سنفرغ علیکم ایه الثقلان»: به زودی ای جن و انس به حساب شما خواهیم رسید. (آیه 31). «یرسل علیکما شواظ من نار و نحاس فلا تنتصران»: آتشی بدون دود و آتشی دیگر با دود بر شما مسلط می‌‌کند، و دیگر نمی‌توانید یکدیگر را یاری کنید. (آیه 33)
ثانیاً‌، آیه به دنبال بیان «ناتوانی» و «عجز»انسان و جن است در حالی که «تکنیک» مصداق توانایی‌های بشر است. پس قطعاً منظور از «سلطان»، «تکنولوژی» نبوده‌است.
لذا باید گفت بنا به شهادت فرمایشات علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه ، تفسیر استاد علی رهبر از آیه مورد بحث کاملاً غلط است!
همه می‌دانیم که‌ هر انسانی جز معصوم علیه‌السلام در معرض خطاست و استاد علی رهبر نیز از این قاعده مستثنا نیست. و طبیعتاً نمی‌توان بر ایشان چندان خرده گرفت. اما می‌توان یک سؤال مهم واساسی را از ایشان پرسید که چگونه عالمی چون شما این اشتباه را مرتکب می‌شود؟
آیا نمی‌توان گفت علت عمده خطای استاد رهبر در تفسیر قرآن،  این است که ایشان در گام اول، خوب بودن «تکنیک» را پذیرفته‌اند و سپس در گام دوم در مقام تفسیر آیات قرآن، در جهت اثبات «تکنولوژی» و یافتن مؤیدی برای نظر خود برآمده‌اند؟
متأسفانه استاد رهبر ناخواسته قرآن را تفسیر به رأی کرده‌اند. باید از ایشان پرسیده می‌شد، خوب بودن «تکنولوژی» را کجا و کی و چگونه اثبات کرده‌اید؟ با دلیل نقلی و آیه و روایت؟ یا با دلیل عقلی؟ اگر همه دلایل نقلی استاد رهبر مانند تفسیر آیه سوره الرحمن باشد که باید فاتحه تفسیر قرآن را خواند!
اما اگر مدعی‌ باشند عقل، خوبی «تکنولوژی» را تصدیق می‌کند و همین حکم عقلی کافی است، خواهیم گفت خوبی تکنیک، نه تنها چندان واضح و بدیهی نیست، بلکه برعکس «تکنولوژی» کنونی، طبیعت، ذخائر زمین، آب و هوا و خاک را نابود کرده است و متأسفانه این تخریب‌ها چندان نیز کوچک نیستند که بتوان آن را به گفته شما به پای «بازیگوشی تکنولوژی»! نهاد و این تخریب را ناچیز انگاشت.
استاد علی رهبر! چرا آیات قرآن را کاملاً مدرنیستی و در جهت تطهیر نجاست «تکنولوژی» تفسیر می‌فرمایید؟ غرض شما چیست؟ آیا حقیقتاً در پی آن هستید که معارف قرآن و نهج البلاغه را درک و تبیین بفرمایید یا نکند خدای نکرده به دنبال آنیم که قرآن و روایت را به گونه‌ای تقریر کنیم که تمدن «مدرنیته»،«توجیه» و «اثبات» شود؟ نمی‌توان نیت انسان‌ها را خواند اما سخن انسان تا حدی گویای نیت آدمی است!
علامه طباطبایی رضوان اله تعالی علیه در مقدمه تفسیر المیزان، روش‌های تفسیری مختبلف را بررسی می‌کنند. یکی از روش‌هایی که ایشان به تندی از دم تیغ نقد می‌گذرانند، مشرب تفسیری است که آیات قرآن را مبتنی بر اصالت به علوم جدید و به طور کلی‌تر مدرنیته تفسیر می‌کنند. استاد رهبر! آیا نگاه شما به قرآن و نهج‌الباغه اینگونه نیست؟
نگارنده، منکر فضایل علمی و عملی استاد بزرگوار علی رهبر نیست، اما نمی‌تواند تحمل کند که یک عالِم «دین»  بر «منبر رسول‌الله»،  «قرآن» را اشتباه و نه اشتباه بلکه در جهت اثبات «تکنولوژی» تفسیر کند.
 همین اشتباه بزرگ در فهم و تفسیر قرآن از جانب استاد رهبر کافی است که، از این پس در قبول سایر نظرات ایشان  در زمینه «غرب‌شناسی»، بیشتر احتیاط و تأمل و تحقیق کرد!

کوجکترین شاگرد شما، صادق دهقانی