استقبال از خرمگس شهر آتن...!
برای دریافت فایل pdf نشریه اینجا را کلیک کنید
همه ما بهخوبی میدانیم که چیزی سرجایش نیست. اصلاً هم لازم نیست کتابهای قلمبهسلمبهی فلسفی بخوانیم تا تصدیق کنیم ما قومی بحرانزده هستیم. اصلاً بحران، منتظر تحلیل دیگران از خودش نمیماند. بحران، فاصلهها را درمینوردد و همه قوم را درگیر خود میکند. به همین دلیل هم، در مقام تصدیق وجود بحران، بعید است حتی یک نفر در این 78 میلیون انسان، جوابی منفی دهد.
نکته جالب این است که همه ما میفهمیم که بحران در ذات خودش، خیلی بنیادیتر از مشکلات گاهوبیگاه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... است.
سلام دوستان!
ان شاء الله روز یکشنبه 12 اردی بهشت در خدمت استاد عزیز، دکتر بیژن عبدالکریمی هستیم.
منتظر حضور همه تون هستیم.
مخصوصا اگه دلتان برای فکر کردن به چیزی جز دعواهای سیاسی، تنگ شده!
عنوان برنامه هست: غروب بت ها!!!
یا علی
برای دانلود pdf متن اینجا را کلیک کنید.
کدام خدمت؟ کدام تقدس؟!!
از بردگی مدرن تا فحشای کلمات
1.خدمت یا خیانت؟
«خدمت سربازی»، درد بسیاری از جوانان این خاک است.
«دردی» که کمتر گفته و شنیده شده
و بیشتر اوقات پنهان شده
و یا از کنارش ساده گذشتهایم
اما بازگو کردن و شرح این درد شاید، مرهمی بر آن باشد.
اولین درد سربازی، نام و عنوانی است که بر آن نهادهاند.
بهراستی چرا «سربازی»، «خدمت» نامیده شده است؟
برهوت بی فکری و ضرورت تشویش اذهان عمومی
1- وضع موجود و مدافعان آن
آدمی موجودی است که علاوه بر "هویت فردی"، برخوردار از یک هویت یا یک "منِ اجتماعی و تاریخی" نیز هست.
این قاعده در مورد جامعه ما و افراد آن نیز صادق است.
ترکیبی از عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قومی، تاریخی و مذهبی در شکل گیری حیات کنونی ما موثر بوده اند.
این هستی اجتماعی برآیندش هر چه که باشد؛ مدافعان و محافظانی دارد.
در هر برهه ای از زمان، هستند انسان هایی که بنا به دلایل مختلف و حتی گاهی غیرآگاهانه و غیر ارادی باعث استمرار آن وضعیتی می شوند که در آن دوره حاکم است.
چنین افراد و جریاناتی را می توان مدافعان وضع موجود به شمار آورد.
ادامه مطلب در ادامه مطلب
برای دانلود فایل پی دی اف نشریه، اینجا را کلیک کنید.
شرکت در انتخابات "حقّ" ماست یا "تکلیف" ما؟!
اولی: من نشریه دو هفته پیش شما و مقاله ای را که در مورد انقلاب اسلامی نوشته بودید خواندم. در مجموع نکات قابل تاملی برای من داشت. ولی به نظرم به نوع نگاه شما انتقاداتی وارد هست.
دومی: چه انتقاداتی؟
اولی: به نظرم شما خیلی عجول هستید و همین چهل سالی که تا الان از "انقلاب اسلامی" گذشته را برای قضاوت در مورد انقلاب اسلامی کافی می دانید. در حالی که اگر هدف انقلاب اسلامی را "تمدن سازی" در نظر بگیریم؛ باید توجه داشت که این امر پروسه ای نیست که به این سادگی و سرعت اتفاق بیفتد. و ما هنوز در میانه و چه بسا در ابتدای این راه قرار داریم. مثلا همین بحثی که شما درباره "اسلام سیاسی" مطرح کرده بودید...
دومی: ببخشید کلامت رو قطع می کنم.
ادامه مطلب در ادامه مطلب
جهت دانلود فایل پی دی اف نشریه، اینجا را کلیک کنید.
.
1- 37 سال پیش در چنین روزهایی خیزش مردمی در ایران علیه حکومت شاهنشاهی پهلوی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید.
این حرکت با نام "انقلاب اسلامی" در ایران و جهان شناخته شد.
در نزدیک به 4 دهه گذشته، در باره انقلاب اسلامی و چرایی شکل گیری آن و تاثیراتی که از خود بر جای گذاشته و می گذارد؛ سخن زیاد به میان آمده است.
تا آنجا که در نظر بسیاری سخن گفتن از انقلاب اسلامی یک کار "تکراری" و "غیر ضروری" است.
چرا که آن ها معتقدند تقریبا همه آن چه که می توانسته در مورد انقلاب اسلامی گفته شود؛ تاکنون بیان شده است.
و جایی برای حرفی جدید باقی نمانده است.
اما بر خلاف این تصور، می توان جسورانه ادعا کرد که "سخن گفتن از انقلاب اسلامی، تازه در حال شروع شدن است."
چرا که پدیده هایی که به ما نزدیک ترند؛ ماهیتشان دیر تر از همه بر ما آشکار می گردد.
ادامه مطلب در ادامه مطلب
برای دانلود فایل پی دی اف نشریه، اینجا را کلیک کنید.
اشاره:
مسائل و مشکلات جامعه خودمان را می توان به طرق مختلفی طرح و نظاره کرد.
آنچه که غالبا در جامعه ما به عنوان ریشه مشکلات کنونی معرفی می شود؛ عدم تدبیر مناسب از سوی مسئولان از یک سو و توطئه های بیگانگان و استکبار از سوی دیگر است.
این تلقی، اگرچه برخی امور را در پیش چشم ما ظاهر و نمایان می کند؛ اما باعث به خفا رفتن بسیاری از امور حقیقی تر که می توان آنها را ریشه اصلی مشکلات جامعه ما دانست؛ می شود.
مقاله زیر نوشته دکتر رضا داوری اردکانی از جمله معدود نوشته هایی است که می کوشد مسئله را نه در صورت فردی، روانشناسانه، جامعه شناسانه، سیاسی و غیره بلکه در صورتی تاریخی و فرهنگی طرح کند.
چرا که به عقیده ایشان ما دچار یک گسیختگی تاریخی شده ایم.
" تاریخ، از نسبت آدمیان با زمان پدید می آید. اگر این نسبت، نسبت آشنایی و همنوایی باشد؛ تاریخ نظم و پیوستگی دارد. و اگر نسبت، نسبت بیگانگی و دوری است؛ همه کارها از هم پاشیده و پیوندها گسیخته است. تاریخ، عهد است. با عهد سست و در عهد سست همت ها سست می شود."
برای دانلود فایل پی دی اف مقاله اینجا را کلیک کنید.