برادر جعفری، سلام علیکم
نمیتوانم مسرت قلبی خود را که ناشی از خواندن نوشته شماست انکار کنم. متن شما در عین حال که متضمن نقدهای جدی به عرایض بنده بود، اما از دایره انصاف، نیز پا را بیرون ننهادهبود.
اما در باب فرمایشاتی که فرموده بودید، چند نکته را متذکر میشوم:
اول همه ماجایز الخطا هستیم و باید بسیار مواظب باشیم که از دایره عدل و انصاف خارج نشویم. ممکن است از بنده نیز اشتباهی سر زده باشد، اما مسلماً رسم آن برخوردهای بدی که از برخی برادران سر زده نیست. مولای ما امام حسن علیه السلام با مرد شامی چگونه برخورد کردند؟ من شامیام، آیا کسی هست حسن وار با من برخورد کند؟ بحمدالله اثر «حلم» در نوشته شما بود، اما کاش سایرین نیز اینگونه بودند.
دوم اینکه فرمودید تاکنون به نوشته بنده اعتراضات زیادی شدهاست. برادر، فقط اعتراض و ملامت و ... نبوده است. عدهای از برادران حزبالله نیز از مطلب بنده تشکر کردهاند. این سؤال وجود دارد که چرا یک عده از بنده تشکر میکنند؟ آیا به این دلیل نیست که چون آنان نیز قصد بیان همین مطالب راداشتهاند از چاپ مقاله «سخنی با استاد رهبر» خوشحال شدهاند؟
سوم، فرمودید :«شما به چه مجوزی و صرفاً از روی تفسیر المیزان و اکتفا به عقل خودتان با قطعیت فرمودید : «تفسیر استاد علی رهبر از آیه ی مورد بحث کاملاً غلط است!»؟ در حالی که خود علامه در تفسیر شریفشان بارها از واژه های خدا بهتر می داند ، احتمال دارد ، به نظر می رسد و.... از این قبیل اصطلاحات استفاده نموده اند.»
برادر جعفری، بنده به دلایل علامه نگاه کردم و دلیل ایشان کاملاً منطقی بود. اما استاد رهبر برای سخن خود هیچ دلیلی تا کنون نیاوردهاند. امیدوارم نفرمایید که عقل ما قدرت تشخیص دلایل درست از غلط را ندارد، چرا که عرض خواهم کرد اگر این گونه باشد از کجا بدانیم فرمایشات استاد رهبر درست است؟
مگر جز این است که ما درست بودن سخنان ایشان را نیز با عقل خود میسنجیم؟
و آیا اساساً معیار دیگری جز عقل خودمان داریم؟
چهارم، فرمودید نه استاد در بیانات شان، و نه علامه در تفسیرشان نفرموده اند که این هست و جز این نیست
برادر جعفری! اگر فایل سخنان استاد موجود نبود، میتوانیستم این سخن شما را بپذیرم. ولی وقتی استاد رهبر با قطعیت و نه صرفاً به عنوان یک احتمال میفرمایند: «الا به سلطان یعنی تکنولوژی »،حرف شما کاملاً رد میشود.
سؤال من از شما و از ایشان و سایر برادران معترض این است که دلیل شما بر این ادعایتان چیست؟ استاد رهبر فرمودند دلیل بنده تفسیر نمونه است.
آیا صرفاً چون تفسیر نمونه چنین گفته،باید حرف آن را بپذیریم؟ تفسیر نمونه مدعی است که جمع بین احتمالات ممکن است. آیا نه این است که بر همین قابل جمع بودند احتمالات نیز دلیل میخواهیم؟
بنده، نه در صحبت شما و نه در فایل سخنرانی استاد رهبر و نه در نوشتهای که از ایشان در نشریه باران چاپ شد ندیدم بزرگواری دلیلی بر تطبیق آیه بر «تکنولوژی» بیاورد.
اگر میفرمایید در سخنرانی امکان اثبات و شرح نبوده است، چرا در نشریه دیروز دلیل نیاوردند؟
پنجم، مطمئناً مراد بنده از «تکنولوژی» مطلق ابزارهایی که به دست بشر ساخته میشود نیست. بلکه منظور بنده تکنولوژی فاوستی است که در 400 سال گذشته و به دست تمدن «مدرنیته» ساخته شده است.
بنده اگر مدعی هستم که این تکنیک، شیطانی است. دلایلی دارم. برای درک دلایل بنده میتوانید به کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب»شهید آوینی رجوع بفرمایید. منظورم این نیست که صرفاً چون آوینی این نظر را دارد پس حرف او درست است، بلکه آوینی دلایلی دارد که شما باید آنها را رد کنید. اگر شما یا استاد رهبر معتقدید تکنولوژی خوبیهایی نیز دارد بسم الله، قل هاتوا برهانکم.
ششم، به جابر بن حیان استناد نفرمایید. چرا که اولاً از نظر تاریخی در صحت وجود چنین شخصی تردید وجود دارد. به مقالهای که در برد آرمان در این زمینه منعکس شده رجوع بفرمایید.
و دیگر اینکه ایشان صاحب علم «کیمیا» و نه علم «شیمی» بوده است. همانطور که میدانید که هر علمی رئوسی دارد که بوسیله آن از سایر علوم متمایز میشود. مواردی مانند موضوع علم، غایت علم، روش علم و ... .
ما دلیلی در دست نداریم که علم کیمیا و علم شیمی مبنائاً و روشاً و موضوعاً یکی باشد. شما اگر میفرمایید این دو علم یکی هستند، دلیلتان چیست؟
توجه دارید که بنده مدعی تمایز این دو علم نیستم، بلکه تنها مدعیام برای اینکه علم شیمی کنونی را ادامه همان علم کیمیا بدانیم باید دلیل داشتهباشیم و من دلیلی ندیدهام. پس نفرمایید دلیل شما چیست.
هفتم، تا جایی که بنده مطلعم ابن سینا هیچ ابزاری نساخته است. در حالی که علم مدرن کاملاً در پی ابزار سازی است. پس بین نگاه علمی ابن سینا با علم مدرن زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد که اولی اینگونه به دنبال ابزار سازینرفته است و دومی تمام هم و غم خود را مصروف ابزار سازی کرده است.
هشتم، مسلم، بنده غرب را کلیت به هم پیوسته و واحدی میدانم. معتقدم «نانوتکنولوژی» و «سکس» حاصل یک تفکر هستند. اما در عین حال معتقدم میتوان اولی را گرفت و دومی را رها کرد. ولی این کار دو شرط دارد:
اول اینکه، به این به هم پیوستگی اجزای تمدن غرب آگاه باشیم.
دوم، این گزینش را فقط در دوران محدودی انجام بدهیم تا طی یک دوره گذار، ابزارهایی متناسب با تمدن دینی خود بسازیم.
نهم، فرمودید چگونه نتیجه گرفتید استاد در مقام توجیه خوب بودن تکنولوژی اند؟
به این بخش از سخنان استاد رهبر توجه بفرمایید:
مثلاً فرض کنید «برداشت از علوم» ظریف است. امروز پول جمهوری اسلامی تحت نظر رهبر معظم انقلاب دارد صرف «توسعه علوم» میشود. اگر اشکال دارد خب بروید در بیت آقا بگویید ببندید دانشگاهها را. ما چیزی به نام «شیمی اسلامی» نداریم. آیت الله مصباح به خود من گفتند: «یک فرد بزرگواری که خیلی هم خوش نیت است، آمده اینجا [نزد بنده]، گفتم تو رو به خدا بگو منظورتون از این واژهها چیست، مثلاً شیمی اسلامی، فیزیک اسلامی.» آیت الله مصباح خیلی متواضع اند. آیت الله مصباح میگفتند:« هر چه ایشان توضیح داد، والّا من نفهمیدم.» من [علی رهبر] زبان آیت الله مصباح را میشناسم وقتی میگویند من نفهیمدم منظورشان چیست.
آیت الله مصباح کسی است که آن موقع که چهل ساله بود، جلوی کیانوری ایستاد، مقابل احسان طبری. آن موقع پاسداری از سنگرهای ایدئولوژی [میکردند] و فیزیولوژی شناخت را مطرح میکرد.
در همین دانشگاه یک نفر بلند شد و گفت: «آقا پلورالیسم این نیست!» آقا[ی مصباح] گوش دادند، گوش دادند، بعد آرام گفتند: «عزیز من پلورالیسم، دوازده تا تفسیر دارد، نظر شما کدام یک از این هاست؟».
حقیقت این است که اسلام بایدهایی راجع به علوم دارد و نبایدهایی دارد. من شک ندارم. «باید»، «نباید». راجع به تکنولوژی اسلام دیدگاه دارد حذف، کات [ cut، به معنای گزینش]، بهرهمندی، ظرافتهای ارتباط. در عصر ظهور افزایش رخ میدهد.
رهبر معظم انقلاب که خودشان در این زمینه[ بحث علوم] یک قهرمان بزرگ هستند، رو کردند به اساتید دانشگاه و فرمودند: «اگر شماها نبودید ما نمیتوانستیم در مقابل غرب بایستیم». این که دیگر حرف بنده [علی رهبر] نیست؛ پخش شد.
امروز مثلاً اگر ما در زمینه «رادار» بگوییم آقا غرب چنین کرده ما هم کاری به غرب نداریم[؟]، آقا اینترنت را غرب کشف کرده ما کاری به غرب نداریم[؟]. اینها یک سری استعدادهای نهفته در طبیعت است، پیوند برقرار شده. بیایید بگویید آری، غلط حذف محدودیت.
من خودم راجع به تکنولوژی معتقدم، یک سری «بازیگوشیهایی» هم ایجاد کرده، که باید اینها حذف شود. بعضی رفاه سازیهای تکنولوژی باید محدود بشود. ولی آن جاهایی که تکنولوژی گفته شما اشراف بر طبیعت را از این راهها میتوانید پیدا کنید، در سوره الرحمن هست. «الا به سلطان» یعنی تکنولوژی. «یا معشر الجن والانس ان تفذوا من اقطار السموات و الارض فانفذوا و لا تنفذون الا بسلطان.»
برادر جعفری، اصلاً فضای بحث استاد رهبر، « اثبات تکنولوژی» به عنوان چیزی که در برخی زمینهها آثار مثبتی داشتهاست، بودهاست. استاد مثال رادار و برق و... را میزنند. بعد برای اثبات سخن خود به آیه قران نیز استناد میکنند. کاملاً واضح است که محور سخن ایشان اثبات خوبیهای تکنولوژی لااقل در برخی زمینههاست و آیه را به عنوان توجیه ذکر کردهاند!
و حرف آخر اینکه بنده استاد رهبر را خیلی دوست دارم اما و الله و بالله و تالله قرآن را بیشتر دوست دارم و نمیتوانم اجازه دهم تفسیرهای غیر دقیق و تسامحی از آیات شود. اگر «استاد رهبر» محترماند- که هستند- حرمت قرآن بسیار بالاتر است.
چرا شما، فقط از لحن بنده در مقاله مکدر شدید؟چرا از قطعی سخن گفتن استاد در در مسجد ناراحت نشدید؟
چرا استاد نفرمودند یک احتمال این است که منظور آیه تکنولوژی باشد؟
چرا استاد فرمودند مثلاً فرض کنید «برداشت از علوم» ظریف است. امروز پول جمهوری اسلامی تحت نظر رهبر معظم انقلاب دارد صرف «توسعه علوم» میشود. اگر اشکال دارد خب بروید در بیت آقا بگویید ببندید دانشگاهها را.
چرا حزبالله آن روز اعتراض نکرد؟
چرا حزبالله فقط رگ گردنش برای استاد محبوب خود باد میکند؟(به نقل از خود استاد رهبر در صحبت تلفنی با بنده)
چرا کسی برای قرآن مظلوم غیرت به خرج نمیدهد؟
چرا، چرا و ... و هزاران چراهای دیگر که کسی به آن پاسخ نگفته است.
در پایان باز هم از این که با «تحمل» و نیز از سر «تأمل» نوشته بنده را خواندید و نقد کردید،از شما کمال تشکر را دارم.
ان شاء الله اجر این کارتان را از از صاحب این ایام منور و متبرک بگیرید.
والسلام علی من ابتغی الهدی و اتبعه
الاحقر صادق دهقانی، یکشنبه 20 آذر ماه، سال جهاد اقتصادی